جملاتی از متن کتاب در باب طبیعت انسان اثر آرتور شوپنهاور

  • شروع کننده موضوع Türkan Şoray
  • تاریخ شروع
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
صداقت واقعی در دنیا اندک است و اغلب حتی در جایی که کمتر از همه انتظارش می رود،پشت همه ی ظواهر بیرونی فضیلت،مخفیانه و در درونی ترین زوایا،ناراستی حکمفرماست!به همین سبب هست که بسیاری از انسانهای شریف تر چهارپایان را به دوستی برمی گزینند، چون مطمئنا اگر سگی وجود نداشت که بشود بی سوء ظن به چهره ی صادقش نگاه کرد،انسان نمی توانست از تزویر و دروغ و شرارت بی پایان بشر رهایی یابد. ص 13
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
انسان در نهایت یک وحشی و دیوی هولناک است. ما این را صرفا با اهلی کردن و مهار کردن او که تمدن نامیده می شود فهمیده ایم. از این رو وحشت می کنیم اگر گاهی طبیعت او سر باز کند. هر کجا و هر گاه غل و زنجیر قانون و نظم فرو افتد و جای خود را به هرج و مرج و بی نظمی بدهند، او خود واقعی اش را نشان خواهد داد اما برای فهمیدن این موضوع نیازی نیست منتظر هرج و مرج شویم.صدها مورد قدیم و جدید این اعتقاد راسخ را به وجود می اورند که انسان با بی رحمی تسلیم ناپذیرش به هیچ وجه چیزی از ببر و کفتار کمتر ندارد. ص14
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ، ﺷﺘﺎﺏ ﺯﺩﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ،ﻭﻟﯽ ﺳﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﮐﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﻭﺭﺯﻧﺪ ! ص 16
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
انسان تنها جانوری است که بی دلیل درد به جان دیگران می اندازد. هیچ حیوانی دیگر حیوانات را صرفاً به هدف عذاب دادن شکنجه نمی کند، ولی انسان می کند، و همین است که وجه شیطانی شخصیت او را که خیلی بدتر از وجه صرفاً حیوانی اوست تشکیل می دهد.
برای مثال وقتی دو سگ کوچک مشغول بازی با یکدیگرند - چه منظره ی خوشایند و زیبایی - و کودکی سه چهار ساله به آنها ملحق میشود، تقریباً حتمی است که کودک با یک شلاق یا ترکه شروع به زدن آنها می کند و بدین وسیله، حتی در آن سن، خودش یعنی «شرور جانوری تمام عیار» را به نمایش می گذارد. عشق به آزار دادن و گول زدن، که به قدر کافی معمول است، از همین سرمنشأ می آید.
به این علت است که همه ی حیوانات به طور غریزی از دیدن انسان یا حتی ردپای او، این «شرور جانوری تمام عیار»، وحشت می کنند. غریزه شان به آنها دروغ نمی گوید. زیرا فقط انسان است که برای تفریح حیوانی را شکار می کند که هیچ فایده ای برایش ندارد و هیچ آسیبی هم به او نمی زند ص 17
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
هر انسانی همان قدر که قدرت دارد حق دارد ص 29
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
حق فی حد ذاته ناتوان است و در طبیعت زور است که حکمرانی می کند. ص 37
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
کسانی که به جای زندگی فضیلت مندانه،آرزوی زندگی شاد و عالی و طولانی را در سر دارند، مانند بازیگران احمقی هستند که می خواهند همواره نقش های بزرگ داشته باشند،

نقش هایی که وجه ممیزشان شکوه و ظفرمندی است.

این ها نمی توانند بفهمند که مهم "چه" و "چقدر" بازی کردن نیست،بلكه چطور بازی کردن است. ص 63
 
استارتر
استارتر

Türkan Şoray

Guest
بسیاری از جنایتکارانی که بر چوبه ی دار می میرند آرام تر از بسیاری کسان اند که در آغوش خانواده جان می سپارند. ص 90
 

بالا