دو سال پیش به این نتیجه رسیدم
چند بار به خودم گفتم شاید آدمای قبلی اشتباه بودن، اهمیت دادن چیز خوبیه
ولی در نهایت رسیدم به همون حس دو سال پیشم
این حسی که میگی وخاله ام درمن زنده کرد
گف نگار دیگه هیییییچکس برام مهم نیست
فقط خودمو زندگیم
رفتن تو یه داهات یه حیاط خیلی باصفایی دارن
پر گل گیاه و درخت میوه
زندگی خیلی خوب و روبه راهی داره خداروشکر
ولی اونکی خاله هام همش میگن چیههههه رفته داهات تکو تنها داره زندگی میکنه
هیچ وقتم عادت ب توضیح و چص ناله ندار مشکلاتش و من میدونم ولی در برابر اون مشکلات اون روحیه واقعااااا ستو دنی
یه ده سالی هس حرفاش اویزه ی گوشم
وقتی تو زندگی دلت خوش باشه هیچچچچ کس برات مهم نمیشه
اون اعتمادی که ب نفس خودت کردی میشه سرلوحه ی زندگیت وآاااااسایش درونی که نفوظ ناپذیر