zhra996
⭐کاربر برتر⭐
- عضویت
- Mar 2, 2024
- جنسیت
- خانم
مادر شوهرم رو میگم
اولا خیلی خوب بود
الان دو دفعه اس وقتی ما خونه با شوهرم بودیم رفتند کوه
بعد از اونجا زنگ زده فلانی ما اومدیم کوه
اولا به ما هم میگفت باهم میرفتیم
البته یهو ساعت ۶ میخاستن برن ساعت ۵ و نیم به ما میگفت میایین یا نه ؟
الانم دیگ کلا نمیگه
الان هفته پیش من کار داشتم پاشدند رفتند کوه با بچه هاش
الان امروزم رفتم خونشون دیدم اره هی میخنده میگه رفتیم کوه جاتون خالی
واقعا عجیب شده
چن وقت پیش دعوت کردم شام اومدند اخم کردند همگی من متعجب
بعد رفتیم خونشون بازم ساکت و اخمو
الانم هر وقت بچه هاش میان مارو محل نمیده اونا میرن ما میاییم رو بورس
بخدا هر خوبی بگی میکنم بهشون اما دست نمک نداره
بهش هیچی نگفتم اصلاا ناراحتم نشدم
ولی موندم چرا اینجوری میکنه؟
یه شکم میرفت به اینک نکنه بچه هاش دوست ندارن مارو ببینن و اونا میگن تنها بریم ؟ اخه اینم معنی نمیده شوهر من برادرشونه مثلا
کلا رد دادم
الان رفتم اومده میگ اره امروز رفتیم کوه (جمعه پیش هم با بچه هاش رفته بود ) من جایی کار داشتم صبح ولی بعد از ظهر هم من بودم هم شوهرم صبح رفته بودند خب میتونست وایسه بعداز ظهر بریم
الانم امروز صبح و کل روز شوهرم خونه بود بازم خودشون رفتند
میتونست خب بگه
الان برگشته میگه این هفته باهم میریم
ای دلم میخاد یه جور بهانه ای بیارم نرم ولی نمیدونم چ بهانه ای
همین کارای مادرا بین بچه ها اختلاف میندازه دیگ
اولا خیلی خوب بود
الان دو دفعه اس وقتی ما خونه با شوهرم بودیم رفتند کوه
بعد از اونجا زنگ زده فلانی ما اومدیم کوه
اولا به ما هم میگفت باهم میرفتیم
البته یهو ساعت ۶ میخاستن برن ساعت ۵ و نیم به ما میگفت میایین یا نه ؟
الانم دیگ کلا نمیگه
الان هفته پیش من کار داشتم پاشدند رفتند کوه با بچه هاش
الان امروزم رفتم خونشون دیدم اره هی میخنده میگه رفتیم کوه جاتون خالی
واقعا عجیب شده
چن وقت پیش دعوت کردم شام اومدند اخم کردند همگی من متعجب
بعد رفتیم خونشون بازم ساکت و اخمو
الانم هر وقت بچه هاش میان مارو محل نمیده اونا میرن ما میاییم رو بورس
بخدا هر خوبی بگی میکنم بهشون اما دست نمک نداره
بهش هیچی نگفتم اصلاا ناراحتم نشدم
ولی موندم چرا اینجوری میکنه؟
یه شکم میرفت به اینک نکنه بچه هاش دوست ندارن مارو ببینن و اونا میگن تنها بریم ؟ اخه اینم معنی نمیده شوهر من برادرشونه مثلا
کلا رد دادم
الان رفتم اومده میگ اره امروز رفتیم کوه (جمعه پیش هم با بچه هاش رفته بود ) من جایی کار داشتم صبح ولی بعد از ظهر هم من بودم هم شوهرم صبح رفته بودند خب میتونست وایسه بعداز ظهر بریم
الانم امروز صبح و کل روز شوهرم خونه بود بازم خودشون رفتند
میتونست خب بگه
الان برگشته میگه این هفته باهم میریم
ای دلم میخاد یه جور بهانه ای بیارم نرم ولی نمیدونم چ بهانه ای
همین کارای مادرا بین بچه ها اختلاف میندازه دیگ