من نرمال نیستم بخداخواب می دیدم یه جایی کار میکنم که آدمای آسیب دیده اونجان من بهشون نقاشی رنگ روغن یاد میدم بعد یه مرده اونجا بود داشت باهام حرف میزد یهو اومد جلو فکش آویزون شد گوشتای صورتش زدن بیروناز خواب پریدم وقت نماز صبح بود🫠🫠🫠🫠
شتتتتتمن نرمال نیستم بخدا
یبار فقط هانیبال و ویل اومدن تو خوابم
اونم هانیبال داشت یه قتل میکرد منم با ذوق نگاش میکردم ویلم پیشش بود
ویل بهم محل نداد
چهار روز دیگهپس دخترخاله ات راست میگفت
قیافه هانیبال:من نرمال نیستم بخدا
یبار فقط هانیبال و ویل اومدن تو خوابم
اونم هانیبال داشت یه قتل میکرد منم با ذوق نگاش میکردم ویلم پیشش بود
ویل بهم محل نداد
من این بودم:قیافه هانیبال:
قیافه ویل:
قیافه تو:
فکر نکنم قرار باشه از این خبرها باشه نرگس جانوای نهههههه حداقل بذارن تو خواب آرامش داشته باشم
قشنگ میتونم تصورت کنممن این بودم:
بعد ویل محل نداد این شدم:
بعد دیگه شدم همون اموجی که تو دادی
