اونایی که زایمان طبیعی در پیش دارن

  • شروع کننده موضوع طلای سرخ
  • تاریخ شروع

طلای سرخ

Guest
خب اول از همه اینکه ساکت از الان رو آماده کن.هم واسه خودت هم کوشولوت
پیاده روی و تکنیک تنفس عمیق خیلی خوبه.
با روحیه شاد برو.
استرس نداشته باش.
به لحظه زایمان فکر نکن.به لحظه بغل کردنش فکر کن.
یادت باشه دردش هر چی که باشه تو میتونی.
قدرتش توی بدنت هست.توانش در بدنت هست.فقط باید همکاری کنی و بکارشون بگیری.
به حرف ماما گوش کن.بهت میگه چه موقع زور بزنی چه موقع نفس عمیق بکشی.
جیغ و داد نکن چون فقط انرژیت رو میسوزونی.
آجی فقط کافیه سرش از کانال زایمان رد بشه از شونه هاش به بعد اصلا درد نداره.بیرون کشیدن جفت رو هیییییییچ حس نمیکنی.
برش هم اگر اگر اگر بازم میگم اگر لازم باشه بزنن اصلا اصلا اصلا و بازم میگم اصلا متوجه نمیشی.
سِر میکنن.
بچه که امد دیگه دنیا برات متوقف میشه توی یه لذتی که اشک و لبخند رو باهم داری.
سروته از پا آویزونجلوت بلندش میکنه.اگه گریه نکنه یکی میزنه پشت نشیمنگاه فندقیش و صداش در میاد.
اون لحظه میخوای از جات بلند شی بغلش بگیری.
حسابی کثیفه.
اما برات مهم نیست.دلت میخواد این کوچولوی خیس و کثیف رو با عشقققققققق ماچ کنی.
اما باید صبر کنی.
اونو میبرن تمیز کنن و گوشها و بینیش رو باز کنن.و گیره بند نافش رو ببندن.
تو هم باید بمونی تا اگر بخیه لازمه برات بزنن.
اونم حس نمیکنی.من خودم گوشهامو تیز کرده بودم صدای پسرمو گوش میکردم که پشت سرم داشتن کارهاشو میکردن.
بعدش باید بری ادرار کنی.حتی اگر شده یک قطره.
تا دراز بکشی شکمت رو فشار بدن خون و محتویات باقیمونده رحم خارج بشه.اینم درد نداره.و خیلی خوبه اگر برات انجام بدن.چون بعدش که میری بخش توی تخت کمتر کثیفکاری داره و خونریزیت خییییییلی کمتره.
آخخخخخخ بریم بخش.
لباس بخش بپوش سینه هاتو یه آب بشور و بشین روی تخت.فندوقو بزار روی پات.به اونجات هم اصلا محل نده.شیرینی فندوق عسلیت اونقدر زیاده که اصلا حسش نمیکنی آخه فندق گشنشه.نوک سینه رو ببر پیش لبهاش.زود لب باز میکنه براش.اما بلد نیست.
باهاش حرف بزن.از الان دیگه خیلی چیزا باید یادش بدی تا کوشولوت واسه خودش کسی بشه.
پس حوصله کن نه خودت هول بشو نه اونو هول کن.بزار توی آرامش لبهاشو دور نوک سینه جمع کنه و مک بزنه.
مک زدنش که جون بگیره و شیر روز زبونش بره یه حسی داره که وصفش سخته.شیرین پر از توهم های هیجان انگیز.از جونت نفست ضربان قلبت میره براش.
انشاالله بهتر از کلماتی که برات نوشتم تجربه اش کنی و زایمان خوبی داشته باشی.
فقط باید با عشق بری.
بدون استرس و نگرانی.
اون لحظه دعا کن.برای خودت پدر و مادرت همسرت اطرافیانت.حتی آدمهایی که نمیشناسی.
بعد از زایمان هم مثل کوشولوت پاک و معصوم میشی.همه گناهات بخشیده میشه و از اول متولد میشی.
اون لحظه فرشته های خدا دور تختت میشینن و به بغل کردن کوچولوت نگاه میکنن و لبخند میزنن.
پس زندگی رو از اول شروع کن.
یه زندگی تازه کنار همسرت و فرشته کوچولویی که خدا بهت هدیه داده.
شاد باش.
 

بالا