امروز دزد اومد خونمون

[_ساغر__]

ما تو شهرک زندگی میکنیم نگهبان داره
رفتم دانشگاه کلاس تشکیل نشد برگشتم درو داشتم باز میکردم ی مرده نگاه کرد چش تو چش شدیم چند ثانیه
بعد رفتم تو خونه دیدم یکی خودشو محکم زد ب شیشه بعد دیدم ی مرده میخواد در هالو باز کنه ولی در قفل بود زور میزد بازکنه رفت دوباره اومد ک باز کنه من اصلا داشتم میمردم در باز نشد رفت آخر سر زنگ زد خالم ک همسایمون بیاد
اولین بار بود من در هال رو قفل میکردم میگم در قفل نمیکردم چی میشد
احساس میکنم دنیا داره تموم میشه
یعنی زن و دختر نداشت بدونه من چه قد میترسم درو محکم میزنه
خیلی وحشتناک بود جای ما خیلی آمنه خیلی نگهبان داره

 

[خوشگل خانم..]

چقد وحشتناک

 

[ببین]

ما تو شهرک زندگی میکنیم نگهبان داره
رفتم دانشگاه کلاس تشکیل نشد برگشتم درو داشتم باز میکردم ی مرده نگاه کرد چش تو چش شدیم چند ثانیه
بعد رفتم تو خونه دیدم یکی خودشو محکم زد ب شیشه بعد دیدم ی مرده میخواد در هالو باز کنه ولی در قفل بود زور میزد بازکنه رفت دوباره اومد ک باز کنه من اصلا داشتم میمردم در باز نشد رفت آخر سر زنگ زد خالم ک همسایمون بیاد
اولین بار بود من در هال رو قفل میکردم میگم در قفل نمیکردم چی میشد
احساس میکنم دنیا داره تموم میشه
یعنی زن و دختر نداشت بدونه من چه قد میترسم درو محکم میزنه
خیلی وحشتناک بود جای ما خیلی آمنه خیلی نگهبان داره

وووی موهای تنم سیخ چووود
چه صحنه ی تلسناکی

 

[سرنوشت]

وای چه بد دزدی تو روز روشن یه وقتم بیاد ممکنه بقیه ببینن فکرکنن که طرف حتما باهاش نکنه هست

 

[مانا،]

ترسیدم
دوربین نصب کردید
رو در چه میدونم دزدگیر نصب کنید
خدا لعنتشون کنه
یاد یارویی افتاده بود حیاط خواهرم افتادم

 

[سرنوشت]

میدونس تنهایی

کاش الکی مثلا تلفن برداشتی زنگ زدی میگفتی بابا یا داداش کجایی عه کوچه ای بیا فورا یکی درو میزنه انگار دزده که بترسه

 

[_ساغر__]

وای چه بد دزدی تو روز روشن یه وقتم بیاد ممکنه بقیه ببینن فکرکنن که طرف حتما باهاش نکنه هست

دوربین هست پیر بود بعدم از کارگرا بود مشخصه
مامانم اینا فردا میان رفتن مسافرت بر بن دوربین ها شخص میشه کی بوده

 

[سرنوشت]

دوربین هست پیر بود بعدم از کارگرا بود مشخصه
مامانم اینا فردا میان رفتن مسافرت بر بن دوربین ها شخص میشه کی بوده

عه آها میدونسته شاید فکر کرده همه رفتن

 

[_ساغر__]

ترسیدم
دوربین نصب کردید
رو در چه میدونم دزدگیر نصب کنید
خدا لعنتشون کنه
یاد یارویی افتاده بود حیاط خواهرم افتادم

دوربین هست ولی باید بریم بگیم نشون بدن

عه آها میدونسته شاید فکر کرده همه رفتن

خب منو دید ک رفتم تو چند ثانیه نگاه کردیم همو بعد اون انگار رفت من رفتم تو خونه یکهو صدا اومد

 

[سرنوشت]

دوربین هست ولی باید بریم بگیم نشون بدن

خب منو دید ک رفتم تو چند ثانیه نگاه کردیم همو بعد اون انگار رفت من رفتم تو خونه یکهو صدا اومد

نکنه میخواسته بلایی سرت بیاره

 

[سرنوشت]

دوربین هست ولی باید بریم بگیم نشون بدن

خب منو دید ک رفتم تو چند ثانیه نگاه کردیم همو بعد اون انگار رفت من رفتم تو خونه یکهو صدا اومد

میدونه اون واحدی که رفتی مال شماس

 

[جادوی عشق]

خدا رحم کرده باید مواظب باشی صدقه بده