اشتی با خانواده شوهر

  • شروع کننده موضوع Monika
  • تاریخ شروع

Monika

Guest
من چهار ساله که عروسی کردم...کم مونده بچم دنیا بیاد....خانواده شوهرم از دوره عقد با من و خانوادم چپ افتادن...عروسیم برامون نگرفتن و ما تنها زندگیمونو شروع کردیم..میگفتن طلاق بگیرید....آشتی هم نمیکردن...الان دیدن خبری از طلاق نیس میخوان آشتی کنن فضولیا و دخالتا رو شروع بکنن.....از یه طرف خواهان آشتی هستن از طرفیم هرررر جا میشینن دارن پشت سر من و خانوادم چرت و پرت میکن نفرین میکنن....بنظرتون چیکار کنم من؟
 

تک دختر

Guest
اون هیچی نمیگه.....خودم دوس ندارم آشتی کنم....هنوز آشتی نکرده دارن اعصابمو خورد میکنن
تا ب دنیا اومدن بچه ب خودت استرس نده ولشون کن
وقتی ب دنیا اومد فقط بخاطر اینک بفهمونی مثل اونا نیستی و با شخصیتی?? دعوتشون کن بیان و برن.دیگ بعد اون نه برو نه دعوت کن‌.
ک بعدها نگن چقد ندید بدید بودن دعوت نکردن
 
استارتر
استارتر

Monika

Guest
تا ب دنیا اومدن بچه ب خودت استرس نده ولشون کن
وقتی ب دنیا اومد فقط بخاطر اینک بفهمونی مثل اونا نیستی و با شخصیتی?? دعوتشون کن بیان و برن.دیگ بعد اون نه برو نه دعوت کن‌.
ک بعدها نگن چقد ندید بدید بودن دعوت نکردن
من مادرم دوتا از نزدیکای خانوادشو از دست داده...به بهانه اون رفتن خونه مادرم برا تسلیت که با یه تیر دو نشون بزنن..اشتی هم بکنن....دستور دادن منم بعدا برم خونشون تا با منم آشتی کنن.....ولی نشستن خونه خاله خودم کلی ازمون بد گفتن نفرین کردن..آخه من چجوری برم خونشون با این وضع؟ بخدا فشارم از حرص رفته بالا...بچم چیزیش بشه چی؟?
 
استارتر
استارتر

Monika

Guest
آشتی نکن زندگی زناشوییت بهم میریزه
هنوز آشتی نکرده اعصاب خوردیا شروع شده....من گفته بودم بهم زمان بدیم یکم دلمون نسبت بهم صاف بشه بعد آشتی کنیم...اما پا شدن رفتن خونه مامانم....گفتن منم بعدا برم خونشون......الان نمیدونم چه بهانه ای بیارم پیش شوهرم
 

تک دختر

Guest
من مادرم دوتا از نزدیکای خانوادشو از دست داده...به بهانه اون رفتن خونه مادرم برا تسلیت که با یه تیر دو نشون بزنن..اشتی هم بکنن....دستور دادن منم بعدا برم خونشون تا با منم آشتی کنن.....ولی نشستن خونه خاله خودم کلی ازمون بد گفتن نفرین کردن..آخه من چجوری برم خونشون با این وضع؟ بخدا فشارم از حرص رفته بالا...بچم چیزیش بشه چی؟?
خب اذیت نکن خودتو دیگ
این داستانا همجا هست خودت باید مدیریتش کنی گلی
 
استارتر
استارتر

Monika

Guest
بنظر من اصلا آشتی نکنین
اون موقع میخواستیم عروسی بگیریم همین پدر مادرش گفتن روی ما حساب نکنید ما نیستیم و نخواهیم بود..باید طلاق بگیرید...مامانم تک و تنها برا خونواده خودم یه جشن گرفت که ارزو به دل نمونم..حتی رفتن دنبالشون بیارنشون برا مراسم نیومدن..الان میشینه خانواده منو نفرین میکنه میگه اونا نزاشتن برا پسرم عروسی بگیرم
 

سارا ۶۹

Guest
با یه مشاور و روانشناس حاذق هم مشورت کن
 

بالا