از رفت و آمد با خانواده مادریم عذاب میکشم!

[هایدی]

چیکار کنم؟امشب می‌خوایم بریم خونه مامان بزرگم از الان عزا گرفتم
خیلی وقتا رو هم میپیچونم نمیرم ??‍

 

[پفک چاکلزک:)]

چیکار کنم؟امشب می‌خوایم بریم خونه مامان بزرگم از الان عزا گرفتم
خیلی وقتا رو هم میپیچونم نمیرم ??‍

چرا مامان بزرگتو دوس نداری

 

[ِِِِِِِِ....]

چیکار کنم؟امشب می‌خوایم بریم خونه مامان بزرگم از الان عزا گرفتم
خیلی وقتا رو هم میپیچونم نمیرم ??‍

بگو درس دارم سرم دید میکنه حال ندارم سریال میبینم حموم بودم با دوستم میریم و......

 

[پفک چاکلزک:)]

چیکار کنم؟امشب می‌خوایم بریم خونه مامان بزرگم از الان عزا گرفتم
خیلی وقتا رو هم میپیچونم نمیرم ??‍

مامان بزرگ من خیلی خوبه ها ولی خیلی پر حرفی می کنه تو مسائلی که نباید ? ?

 

[هایدی]

چرا مامان بزرگتو دوس نداری

بعد فوت بابابزرگم و خالم خیلی اخلاقشون عوض شد
خیلی عذابمون میدن

 

[هایدی]

بگو درس دارم سرم دید میکنه حال ندارم سریال میبینم حموم بودم با دوستم میریم و......

اره بیشترم اینا رو میگم شاید پنج تا در میون برم اونجا

 

[هایدی]

مامان بزرگ من خیلی خوبه ها ولی خیلی پر حرفی می کنه تو مسائلی که نباید ? ?

من میرم اونجا همش با بچه هاش دعوا می‌کنه برای جلب توجه یا بقیه رو تخریب می‌کنه پشت ماها حرف میزنه از اونورم داییام که میان اونجا اذیت میکنن با کارهاشون

 

[پفک چاکلزک:)]

من میرم اونجا همش با بچه هاش دعوا می‌کنه برای جلب توجه یا بقیه رو تخریب می‌کنه پشت ماها حرف میزنه از اونورم داییام که میان اونجا اذیت میکنن با کارهاشون

مگه مامان بزرگ کم حرف دیدی تا حالا جان خودت راستشو بگو????

 

[سارا ۶۹]

مگه مامان بزرگ کم حرف دیدی تا حالا جان خودت راستشو بگو????

مادر من خواهرام با بچه هاشون و شوهر میان خونمون مامانم بجز سلام و احوالپرسی ذره ای حرف نمیزنه

 

[صنم]

خانواده مادری من عالییییی بود نمی‌دونم یهو چیشد چهره واقعیشونو نشون دادن!

چه مدته پدربزرگت فوت شده
شاید پدربزرگت جلوشونو میگرفته الان دستشون باز شده

 

[تک دختر]

چیکار کنم؟امشب می‌خوایم بریم خونه مامان بزرگم از الان عزا گرفتم
خیلی وقتا رو هم میپیچونم نمیرم ??‍

اخه چراااا

 

[پفک چاکلزک:)]

مادر من خواهرام با بچه هاشون و شوهر میان خونمون مامانم بجز سلام و احوالپرسی ذره ای حرف نمیزنه

مامان نه عزیزم مادر بزرگ رو گفتم

 

[هایدی]

چه مدته پدربزرگت فوت شده
شاید پدربزرگت جلوشونو میگرفته الان دستشون باز شده

چند سالی میشه !نه بنده خدا اصلا اونجوری نبود .مامان بزرگم خیلی اذیتش کرد
داییام سر زناشون یا رفت و آمد ما به خونه مامان بزرگم اذیت میکنن یا تیکه میندازن .دیگه محبت هم ندارن

 

[هایدی]

اخه چراااا

اذیت میکنن هر وقت میرم اونجا ناراحت میشم برمی‌گردم

 

[هایدی]

یادمه یه زمانی روزشماری میکردم آخر هفته برم چند روز اونجا بمونم الان بیزارم ?

 

[صنم]

چند سالی میشه !نه بنده خدا اصلا اونجوری نبود .مامان بزرگم خیلی اذیتش کرد
داییام سر زناشون یا رفت و آمد ما به خونه مامان بزرگم اذیت میکنن یا تیکه میندازن .دیگه محبت هم ندارن

خودتو زیاد درگیر نکن زیاد ذهنتو مشغول نکن خودشون میدونن

 

[تک دختر]

اذیت میکنن هر وقت میرم اونجا ناراحت میشم برمی‌گردم

پس نرو.

 

[هایدی]

خودتو زیاد درگیر نکن زیاد ذهنتو مشغول نکن خودشون میدونن

ما نوه ها رو هم دخالت میدن آخه ????

 

[هایدی]

پس نرو.

اونجوری هم اذیت میکنن
مامان بزرگم سری پیش که مادرم تنها رفته بوده گفته دفعه بعد دخترتو نیوردی خودتم نیا??

 

[آیلما]

مامان بزرگ منم یبار پیش مامان خودم برگشت به مامانم گفت بازش کن از سرت بره میخوای چه کار از اونوقت تاحالا دیگه اونورا پیدام نشد اینقد ک از چشمم افتادن