یادمون نره که حتی والدین هم گاهی در ارتباطشون با فرزند دچار اشتباه میشن..
وقتی اشتباه میکنیم...دیگه فرقی نداره طرفمون کی باشه...باید ازش عذرخواهی کنیم...
حتی از کودکمون..
سعی کنین با فرزندتون حتی زمانی که نوزاده به درستی حرف بزنین و رفتار کنین..
حتی اگر اون متوجه ای رفتار و گفتار شما نشه،کمترین حسنش اینه که شما به این نوع رفتار و گفتار با فرزندتون عادت میکنین..
صبر و خویشتنداری در تربیت فرزند و مخصوصا دوران نوزادی،به نظر من میتونه اولین درسی باشه که والدین به فرزند خودشون آموزش میدن..
بیخوابی ها،مریضی ها،نق و نوق ها،بی تابی ها،گریه ها...اینها رفتارهای طبیعیه هر نوزادیه..
رفتار والدین هم زمانی طبیعیه که صبر و خویشتنداری داشته باشن..
"یادمون نره که...
یک پرستار زمانی میتونه به بهترین شکل ممکن از یک بیمار پرستاری کنه که خودش از لحاظ روحی و جسمی در سلامت کامل قرار داشته باشه..
والدین زمانی میتونن به بهترین شکل فرزند خودشون رو تربیت کنن که با زوایای بیشتری از شکل انسانیت آشنا باشن..
حساسیت بیشتر و مهمتر بودن نوع تربیت والدین امروز نسبت به والدین دیروز اونجایی خودش رو نشون میده که ما در جامعه ی امروز هجوم تکنولوژی و فن آوری رو به همراه شاغل بودن و زمان اشتغال والدین رو در خانواده میبینیم..
پس والدین امروز ابتدا باید شناخت بیشتری نسبت به زوایای مختلف روحی و روانی خود داشته...
به جرات میتونم بگم که بحث نوع تربیت والدین و ژنتیک با هم در بهترین حالت ممکن تنها ۳۰ درصد شخصیت یک فرزند رو تشکیل بده و وظیفه ی مابقی ساخت شخصیت فرزند،به خود فرزند و تجزیه و تحلیلش از دنیای پیرامونش بستگی داره..
اگر چند سال پیش که خبری از موبایل و ماهواره و اینترنت و کامپیوتر در خانه ها نبود و حتی تلفن و تلوزیون هم در همه ی خانه ها نبود و والدینی برای تربیت فرزند ارزش غائل بودن و فرزند هم فرد موفقی میشد..........
در واقع با توجه به جامعه ی کنونی ،والدین در اون زمان کار محیرالعقولی انجام نمیدادن..
بلکه...
شاید اولین سوالی که ذهن خیلی از زن و شوهر هارو در جامعه ی کنونی به خودش مشغول کنه همین باشه..
اما نظر من اینه که ۳۰ درصد فرزند رو بحث مالی در بر میگیره و ۷۰ درصد دیگه مربوط به تربیت فرزند میشه..
زن و شوهری که کمترین شناخت رو روی شخصیت فردی خودشون دارن بهتره به فکر بچه دار شدن نباشن..